لکنت زبان اختلالی است که در آن، به علت رویدادهای حرکتی و غیر ارادی تکلم، جریان کلام دچار مشکل می شود. لکنت معمولاً به شکل تکرار و طولانی کردن اصوات، وارد کردن اصوات اضافی، مکث در بین کلمات و جایگزینی مشهود کلمات برای اجتناب از وقفه در بیان دیده می شود. در برخی کودکان این مشکل همراه با ویژگی هایی مانند اختلال در تنفس، لب ورچیدن، شکلک های مخصوص، حرکات ناگهانی سر یا حرکات غیر طبیعی بدن است. لکنت زبان معمولاً بین 18 ماهگی تا 9 سالگی بروز می کند. این اختلال بیشتر در پسرها دیده می شود و معمولاً در دیگر اعضای خانواده و اقوام کودک مبتلا نیز دیده می شود. اما لکنت تنها به واسطه جنسیت یا ژنتیک ایجاد نمی شود بلکه عوامل و مشکلات عصبی فیزیولوژیک و روان شناختی هم در بروز لکنت سهم دارند. علاوه بر این مشخص شده است که لکنت در موقعیت های استرس زا تشدید می شود.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از خراسان؛ لکنت زبان اغلب به طور ناگهانی شروع نمی شود و طی یک دوره چند هفته یا چند ماهه با تکرار اصوات، تکرار کلمه اول یک عبارت یا کلمات طولانی بروز پیدا می کند. با پیشرفت کردن اختلال، تکرارها بیشتر و بیشتر می شوند و سرانجام کودک در بیشتر کلمات یا عبارات مهم دچار لکنت زبان پایدار می شود. متاسفانه لکنت زبان معمولاً سیری طولانی دارد و گاهی کودک به مدت چند هفته تا چند ماه هیچ مشکلی ندارد اما دوباره مشکلش تشدید می شود. این تشدید شدن نشانه ها معمولاً زمانی بروز پیدا می کند که فرد مبتلا برای برقراری ارتباط تحت فشار قرار می گیرد. خوشبختانه 50 تا 80 درصد چنین کودکانی اگر دچار لکنت خفیف باشند خود به خود بهبود می یابند. اما اگر مشکل کودک ادامه یابد و برای درمانش چاره ای اندیشیده نشود احتمالاً در آینده دچار مشکلات تحصیلی و اجتماعی می شود.
این اختلال ممکن است حتی با بزرگ تر شدن کودک دشواری های بیشتر ی نیز برای او ایجاد کند. یکی از سخت ترین مشکلاتی که این کودکان با آن رو به رو هستند آن است که می دانند چه مطلبی را می خواهند بیان کنند و شاید بارها نیز آن را تمرین یا تکرار کرده اند، اما در هر شرایطی قادر به بیان آن نیستند. بنابراین، کودکان برای کاهش و یا رهایی از فشار حاصله از وقفه های غیر ارادی در کلام شان، دچار پریشانی و آشفتگی می شوند و سعی می کنند با تلاش و چالش صحبت خود را ادامه دهند.
درمان لکنت کودک معمولاً از طریق گفتار درمانی انجام می شود و یک گفتار درمانگر ماهر، طی جلسات متعدد می تواند کمک بسزایی به این کودکان کند. اما نکته مهمی که وجود دارد این است که مبتلایان به لکنت معمولاً اعتماد به نفس پایینی دارند و مبتلا به اضطراب یا افسردگی نیز هستند بنابراین ممکن است به غیر از درمان لکنت، نیازمند درمان های دیگری نیز باشند. از این رو، در کنار جلسات گفتار درمانی، مراجعه به یک روان پزشک یا روان شناس به منظور بررسی همه ابعاد مشکل فرزندتان ضروری است. با این حال به طور کلی مواردی وجود دارد که در محیط خانواده از عهده والدین برمی آید که شامل این موارد است:
1) با فرزندتان با محبت و صمیمانه صحبت کنید، اما در عین حال لحن تان به گونه ای نباشد که از آن، دلسوزی یا ترحم استنباط شود. این تغییر در لحن شما، به طور مستقیم و بلافاصله به رفع مشکل او منجر نمی شود بلکه باید در دراز مدت و با صبر و شکیبایی این مشکل را حل کرد.
2) نحوه گفتار او را مورد تمسخر قرار ندهید یا با نگرانی نشان ندهید که حوصله گوش دادن به او را ندارید.
3) به جای او جمله اش را کامل نکنید؛ بلکه برعکس مشوق او برای حرف زدن باشید. بدین منظور موقعیت هایی را برایش فراهم کنید که شروع به صحبت کند یا در گفت و گویی شرکت کند. در عین حال باید این موقعیت را به صورت طبیعی و نه ساختگی ایجاد کنید تا افزایش دهنده واقعی توانمندی های او باشد.
4) به عواملی که باعث اضطراب یا کاهش اعتماد به نفس او می شود بیندیشید و تلاش کنید تا در بهبود این مشکلات راهنمای مناسبی برایش باشید.
5) از کنترل کردن تمامی برنامه ها و اصطلاحاً نظارت بیش از حد او خودداری کنید گاهی اوقات نگرانی بیش از حد والدین درباره برنامه های روزمره، لکنت در کودکان را تشدید می کند. سعی کنید زمان هایی را در اختیارش بگذارید که خودش برای آن ها برنامه ریزی کند.
منبع: www.atiehclinic.com
جـو فراســـــت مـیگــوید با این کــودک چه کـنید.
مادر احسان از دستش کلافه شده است. احسان 10 سال دارد و در کلاس چهارم ابتدایی تحصیل میکند. او گاهی اوقات رفتارهای بد و پرخاشگرانهای از خود نشان میدهد. احسان وقتی عصبانی میشود همه چیز را به هم میریزد؛ از کوسنهای مبل که به اطراف پرتاب میشود بگیرید تا کاغذ دیواریهای اتاقش که پارهپاره میشود و قاب عکسهایی که همه پایین میآید. والدین احسان ابتدا تصور میکردند که این رفتارها ناشی از ترس احسان است به همین دلیل سعی کردند علت ترس را بیابند اما موفق نشدند. مسئله دیگری که وجود دارد این است که احسان با خواهرش هم رفتار مناسبی ندارد و گاهی اوقات با او هم وارد مشاجره میشود. مادر و پدر احسان سعی کردهاند با او صحبت کنند اما به نظر میرسد روش درست برقراری ارتباط با او را نمیدانند و در بر طرف کردن این مشکل موفق نبودهاند.
"جو فراست" کارشناس تربیتی کودکان است و از پس همه مشکلات روحی و رفتاری بچهها برمیآید. از سال 2004 او با اجرای برنامه Supernanny به خانوادهها کمک میکند تا فرزندانشان را بهتر تربیت کنند.
هرچند اگر کتابی را در اختیار کودک خردسالی قرار دهید به احتمال زیاد بعد از مدتی کتاب را در حالتی که صفحههای آن جویده، پاره و مچاله شده است مییابید اما هرگز نمیتوانید این رفتار را رفتاری مخرب تلقی کنید. اما بدون شک اگر کودک 10 سالهای کاغذدیواریهای خانه را پاره و دیوارها را نقاشی کند، این رفتار رفتاری پرخاشگرانه محسوب میشود. پس بین اتفاق و اشتباه تفاوت قائل شوید. این کار احسان میتواند دلایل متعددی داشته باشد.
وقتی پای خواهر و برادر وسط است
وقتی نوزاد جدید به خانواده اضافه میشود بچههای بزرگتر با ورود تازه وارد احساس تهدید میکنند. حالا که احسان با خواهرش هم درست رفتار نمیکند، ممکن است این مشکل ناشی از عدم موازنه توجه کافی والدین به این 2 فرزند باشد.
وقتی والدین مدام نه میگویند
وقتی والدین مدام نه میگویند این در برخی کودکان واکنش ایجاد میکند و آنها چون در حال امتحان استقلال هستند با این رفتار مقابله میکنند. والدین بهتر است بدانندکه لحن آمرانه در کودکان ایجاد مقاومت میکند. به جای اینکه به او بگویید «زود باش کفشات رو پات کن داریم میریم پارک» به او بگویید «میخوای کفشات رو پات کنی تا با هم بریم پارک؟»
وقتی توجه لازم را نمیگیرد
گاهی اوقات کودکان به این درک میرسند که با این رفتارها به سادگی و با موفقیت کامل قادر به جلب توجه منفی شما هستند و بدون تردید برای کودکان جلب توجه منفی بهتر از عدم توجه دیگران خواهد بود.
وقتی ناکام میشود
ناکامی یکی از مسائلی است که به پرخاشگری میانجامد. وقتی کودک به هدف خود دست نیابد و ناکام شود، یکی از رفتارهایی که از او سر میزند پرخاشگری است.
راهحل
به او قدردانی و احترام را بیاموزید
برایش توضیح دهید کندن کاغذ دیواری رفتار نامناسبی است. پس از آن اگر با این رفتارها مواجه شدید از روش «اگه یه دفعه دیگه این کار رو بکنی تنبیه میشی!» استفاده کنید. اگر بر رفتارش اصرار داشت میتوانید از توقیف برخی از کارهایی که به آنها علاقه دارد، استفاده کنید.
آرامش را در خانه حاکم کنید
همانطور که رفتارهای ناشایست فرزندتان را شناسایی میکنید، این مسئله را در مورد خودتان هم به کار گیرید چرا که تربیت کودک همانا تربیت خود شماست.
پاسخ حسن عسگریفر ، روانشناس بالینی به این سوال
2+3 راه برای آرام کردن بچههای زلزله
بسیاری از پرخاشگریهای کودک منشا یادگیری دارد. در بسیاری از موارد کودک توانسته با نمایش رفتارهای پرخاشگرانه به خواستههای خودش برسد. تنوع در اعمال و رفتارهای تربیتی از طرف منابع قدرت (پدر، مادر، پدربزرگ، مادربزرگ، عمو و...) و فقدان مدیریت واحد که همه روی آن متفقالقول نظر مساعد داشته باشند به کودک اجازه بهرهبرداری غیرمعمول و سوءاستفاده را میدهد.
نظم و انضباط رفتار کودک را مدیریت میکند
خواب خوب، تغذیه درست و به موقع و برنامهریزی مناسب از عوامل تاثیرگذار بر رفتار کودک از سوی والدین است. باور اینکه زمان خواب و بیداری کودک باید از زمان خواب و بیداری والدین متفاوت باشد جزء ارکان اصلی ایجاد نظم در خانواده و اعضای آن است.
خشمگین میشود تا درکش کنید
یکی از موارد اساسی در کنترل کودک، فهم علل خشمها، نگرانیها، ترسها و فریادهای منشعب از همین علل است که معلولش رفتارهای پرخاشگرانه و تندخویی و تخریب او به عنوان اعتراض است که گاه منطقی و گاه غیرمنطقی است. درک خشم و نگرانی منطقی کودک و بیان آن از سوی والدین، احساس آرامش و امنیت به کودک داده و رابطهاش را با والدین مستحکمتر و قویتر میکند.
او دنبال استقلال است
کودکان در چند دوره زندگی رشدیشان فهم و ادراک خاصی از بزرگ شدن و مستقل بودن دارند و استقلال را به معنی من، من میخواهم، من دوست دارم و... تجلی میدهند. این دورهها در گذر زمان شکلها و مدلهای متفاوتی را نشان میدهد و در بسیاری از مواقع با مدیریت خوب والدین این دورههای توام با پرخاشگری و تندخویی و گاه خشم گذر کرده و کودک در شروع نوجوانی رفتاری دیگر نشان میدهد.
این 5تمرین را مرحله به مرحله انجام دهید
1) به او نشان دهید رفتارش اشتباه بوده: وقتی کودکتان رفتاری نامطلوب نشان میدهد، بلافاصله بعد از نمایش آن رفتار، کودک را در اتاق خودش یا اتاقی که در خانه دارید گذاشته و به او تاکید کنید تا رفتارش را درست نکند اجازه خروج از اتاقش را ندارد. در اتاق باید باز باشد تا هم شما او را ببینید و هم او شما را.
2) فقط نگاه کنید: ممکن است کودک خشم و ناراحتیاش را با به هم ریختن و تخریب اتاقش نشان دهد. در این شرایط شما فقط چند باری نزدیک اتاق او شوید، طوری که او نیز شما را ببیند، نگاهی کنید و بروید.
3) او را ببخشید: پس از مدت یک ساعت یا چند ساعت که کودک با بیمحلیهای شما روبهرو شد، خودش بیرون میآید و طلب بخشش میکند. در این شرایط کمی صبور باشید تا کودک احساس کند شما کمی مقامت در بخشش او دارید، سپس او را بغل کرده، ببوسید و نشان دهید که او را بخشیدهاید اما باز به کودک باید متذکر شوید که هر بار از سوی او با نافرمانی مواجه شوید او باز همین محرومیتها را تجربه خواهد کرد.
4) در مقابل مقاومت او شکیبا باشید: در شروع اصلاح رفتار او، شما با مقاومت زیاد کودکتان مواجه خواهید شد. او برخلاف خواسته شما ممکن است از اتاقش بیرون بیاید و نشان دهد که از شما فرمان نمیبرد. هر بار که کودک از اتاق بیرون میآید و در عین حال سعی میکند تا پرخاشگری بیشتری از خود به نمایش بگذارد شما با آرامش دوباره او را به اتاق برگردانده و باز توضیح میدهید که تا رفتارش اصلاح نشود اجازه خروج از اتاق را ندارد. (در چند مورد اول یا چند روز اول ممکن است این آمد و شد چند بار تکرار شود.
5) مقاوم باشید: اگر کودکتان ضعف شما را در اعمال رفتارهای تنبیهی در مهمانیها یا در جمع آدمها کشف کند (به دلیل آبروداری و امثال آن) در جمع آدم قبلی خواهد شد. به این سبب در صورت نیاز شاید محرومیتی که ذکر آن رفت را یک بار در جمع نیز باید به او نشان دهید تا او مطمئن شود شما در هیچ موقعیتی آدم ضعیفی نیستید.
در بعضی خانواده ها لباس پوشاندن به کودکان نوپا کشمکشی ست که تمام روز طول میکشد. این به خاطر استقلال طلبی کودک است. در واقع مساله اصلی لباس نیست بلکه فرزندتان یا دوست دارد به دلخواه خود عمل کند یا اینکه توجه شما را به خودش جلب کند. برای حل این مشکل چند پیشنهاد ساده به دین شرح است:
اول اینکه لباس کودک رو خودتان تعیین کنید و نظرش را نپرسید تا بحث اضافه ای به وجود نیاید.
دوم اینکه بچه را در لباس پوشیدن مشارکت بدید. او را برای یادگیری بهتر لباس پوشیدن تشویق کنید و تقلاهای بچه را با رفتاری قاطعانه و مناسب تحمل کنید.
در تمام مدت لباس پوشیدن با او صحبت کنید و برایش روش کار رو توضیح بدهید مثلا"الان میخوایم پیرهنت رو تنت کنیم، خوب میشه این دستت رو بکنی تو آستین. آفرین. خوب اون یکی آستین. آفرین". از تعریف و تشویق استفاده کنید.
لباس پوشیدن رو به شکل بازی دربیاورید.
سعی کنید از لباسهایی استفاده کنید که به آسانی قادر به یادگیری پوشیدن و درآوردن آنها باشد. مثل لباسهای زیپ دار و کفشهای چسبی.
*******************************************************
چند دردسر در لباس پوشیدن در قالب مثال:
مثال1: امروز چه لباسی میخواهی بپوشی؟
این سوال را هرگز نباید از کودک نوپا بپرسید. با مطرح کردن این سوال او فکر میکند شما در این مورد آگاهی کافی ندارید پس خودش شروع به کنترل اوضاع میکند. یادتان باشد، فقط زمانی که فرزندتان معنای انتخاب را به خوبی درک کرده و میتواند انتخاب صحیحی داشته باشه، امکان انتخاب لباس را به خودش واگذار کنید. در این مورد هم هربار نباید لباسهای زیادی را به او پیشنهاد بدهید.
مثال2: کودک اجازه نمیدهد لباسش را دربیاورید یا تنش کنید.
راه حل این مشکل آن است که برای لباس پوشاندن یا دراوردن آن وقت بگذارید. لباسی را که میخواهید به کودک بپوشانید از شب قبل مشخص و آماده کنید. به بچه های سه ساله فقط سه گزینه پیشنهاد کنید. مشارکت را فراموش نکنید و به آن حالت تفریح دهید. در تمام مواردی که گفته شد از روش پیشگیری استفاده شده است.
اگر لباس پوشاندن همچنان مشکل ساز و همراه با رفتارهای ناپسند وبهانه گیری است از شیوه دور کردن استفاده کنید و البته هشدار و توضیح را هم فراموش نکنید.
مثال3: فرزندتان در لباس پوشیدن وسواس به خرج میدهد.
راه حل آن است که به حساسیت کودکتان توجه کنید. ولی از همان ابتدا اجازه شکل گیری چنین رفتاری را به او ندهید. او را مورد تشویق قرار دهید.
1) روشهای پیشگیرانه:
یک سری پیشنهاد در این قسمت مطرح شده تا از درگیری های بیخودی جلوگیری کنید. خانه را امن کنید و وسایل گران قیمت را کنار بگذارید. گاهی با اعمال بعضی تغییرات کوچک مثل جلوآوردن ساعت غذای بچه میشود تا حدی از گریه و نق نق او کم کرد. کارها را ناگهانی و بی مقدمه انجام ندهید. از قبل برای هر کاری مثل غذا خوردن و حمام کردن به او اطلاع دهید. اگر بچه مشغول خراب کاری است، سرگرمش کنید یا وظیفه کوچکی به او بدهید تا ذهنش از موارد دردسرساز منحرف شود.
2) روشهای مشارکت:
در این روش کودک را در کارهایتان مشارکت بدهید. این احساس مسئولیت و اعتماد به نفس را در کودک افزایش میدهد. لازم نیست کار مهمی باشد. از نظر یک بچه "اینجا وایسا و هر وقت خواستم اون دستمال رو بده به من" هم کار مهمی به حساب میآید! توجه کنید که کاری که به بچه میدهید مطابق توانایی های او باشد تا بچه دچار ناتوانی و ناکامی نشود. مثلاً وقتی خودتان مشغول شستن سبزی هستید یه سیب به او بدهید تا برایتان بشورد. مشارکت دادن بچه کارها رو کندتر و آشفته تر میکند اما در نهایت مانع جنجال و دردسر میشود و بچه هم توجه کافی را دریافت کرده است. در پایان از زحماتش تعریف و تمجید کنید!
3)روش دور کردن:
اساس این روش دور کردن بچه از محل تنش و درگیری است تا آرامتر بشود، بتواند به خطایش فکر کند و خودش را برای عذرخواهی آماده کند.
مراحل روش دور کردن:
4) روش اگر یک بار دیگه این کار را انجام دهی تنبیه خواهی شد:
معمولاً دور کردن روش موثری است اما وقتی بچه بزرگتر میشود ممکن است شیوه دیگری هم لازم شود. این شیوه جدید را قبل از شیوه های دیگر استفاده نکنید چون کارایی خودش را از دست میدهد. وقتی تمام راهکارهای بالا بی نتیجه ماند از این روش استفاده کنید.
در این حالت به او بگویید اگر یک بار دیگر این کار را انجام دهی، تنبیه میشوی. اگر بعد از این هشدار بچه باز هم کار بدش را تکرار کرد کودک را از اتاق بیرون ببرید. لازم نیست محل خاصی باشد فقط کافی است مکانی باشد که شما در آنجا نباشید. برایش توضیح بدهید که رفتارش خوب نبوده و فقط وقتی تصمیم گرفت رفتار خوب داشته باشه و عذرخواهی کند میتواند پیش شما برگردد.
اگر بچه پیش شما برگشت تا جرو بحث کند فقط دوباره او را بیرون ببرید. هیچ توجهی نکنید. به چشمهایش نگاه نکنید و بگویید که علاقه ای به شنیدن این حرفها ندارید. با لحن آرام و قاطع صحبت کنید و بگویید "لطفاً از اتاق برو بیرون".
تا زمانی که کودک عذرخواهی نکرده نباید به اتاق برگردد و این اتفاق خیلی زودتر از انتظار شما رخ میدهد. بی توجهی مثل شوکی ناگهانی ست که باعث میشود هر کاری بکند تا دوباره توجه شما را به دست بیاورد.
بعد از معذرت خواهی از بچه تعریف کنید و اجازه بدید که کنار شما باشد و بازی کند.
5)روش توقیف اسباب بازی:
این شیوه در مورد کودکان 4 تا 5 ساله موثر است. وقتی خود اسباب بازی مشکل ساز شده است، این روش کارایی زیادی دارد.
6)پاداش و جایزه
برای کودکتان جدول جایزه درست کنید. به ازای هر رفتار خوب به او یک ستاره بدهید و بعد از هر ستاره به او جایزه بدهید. توجه کنید که هدایای کوچک برایش تهیه کنید و گرنه بچه هر بار انتظار جایزه بزرگتری خواهد داشت. در دادن جایزه به کودک افراط نکنید تا دادن پاداش به سلاحی علیه خودتان تبدیل نشود.
نوجه: تنبیه بدنی حتی نوع سبک اون مثل سیلی زدن یا پشت دست زدن و کلاً هر گونه خشونت و تندی رفتار شما به سلامت کودک لطمه خواهد زد.
گام اول در آموزش نظم به کودکان، فراگیری برخورد صحیح با آنان است. بچه فقط به صحبتهای شما توجه نمیکند بلکه حرکات بدن، اضطراب، لحن و بلندی صدای شما را هم میبیند و میشنود. در مقابل کودک باید نقش بازی کنید. همه چیز را بزرگ جلوه داده و اغراق کنید. وقتی خواسته شما و کودکتان با هم متفاوت است خود را سوم شخص خطاب کنید مثلا بگویید "مامان میخواد دستهاتو بشوره"
مادر کافی برخلاف مادر کامل عصبانی نمیشود بلکه در صورت لزوم نقش مادر عصبانی رو برعهده میگیرد.
این کتاب سه لحن را پیشنهاد میکند: 1) لحن قاطع 2)لحن تایید 3)لحن قانع کننده
لحن قاطع:
وقتی کودک مرتکب خطایی شد به سمتش بروید و از همان جایی که ایستاده اید سرش فریاد نزنید. خم شوید، هم قدش شوید، مستقیم توی چشمهایش نگاه کنید (برقراری ارتباط چشمی). اگر کودک خواست رویش رو برگرداند و برود، دستهایش را بگیرید تا مستقیم به شما نگاه کند. به او بگویید "لطفا به من نگاه کن". نباید در لحنتان خشونت یا تهدید باشد. با لحن آرام و قاطع با او صحبت کنید. روشن و واضح به او بگویید که چه خطایی کرده مثلا "اجازه نداری کسی رو بزنی و ازت میخوام که دیگه این کار رو تکرار نکنی!"
توجه داشته باشید که بین رفتار بد کودک و شخصیتش تفاوت قائل شوید و به او برچسب نزنید. مثلا به او نگویید بچه بد یا بچه تنبل. وقتی شخصیت بچه را هدف قرار بدهید، او احساس بی ارزشی میکند و خشمگین میشود و میترسد.
لحن تأیید:
این لحن یعنی تشویق و تحسین بچه. یعنی توجه مثبت به بچه. لازم نیست کار خوب خاصی انجام داده باشد. همین که رفتار بدی انجام نمیدهد نوعی رفتار خوب به حساب می آید. مطمئن باشید تعریف از بچه او را لوس و پررو بار نمی آورد.
اگر بچه ای ببیند با خوب بودن توجهی از والدینش به دست نمی آورد،_توجه مثبت یا همان تعریف تمجید_به دنبال جلب توجه منفی یعنی داد و فریاد آنها خواهد بود. از نظر یک کودک نوپا، توجه منفی بهتر از بی توجهی ست!!
وقتی از بچه تعریف میکنید صدایتان باید بلند و پرهیجان باشد. دست بزنید، هورا بکشید، دستی به سرش بکشید و به او بگویید که کار خوبی انجام داده و احساس خودتان رو هم بیان کنید. مثلا "آفرین دختر خوب که همه نهارت رو خوردی. من خیلی خوشحالم".
لحن قانع کننده:
در زمان صحبت با کودکمان کلمات را با درایت انتخاب کنید تا از دردسرهای بی مورد نجات پیدا کنید. اگر با بچه جرو بحث کنید او هم در مقابل با شما بحث خواهد کرد. هرگز از کودک خواهش نکیند بلکه فقط درخواست کنید. از کلماتی مانند"امکان دارد" و یا "لطفا" استفاده کنید. بچه دو و نیم تا سه ساله قدرت انتخاب بین چند گزینه رو ندارد. بچه چهار تا پنج ساله هم فقط میتواند از بین چند گزینه محدود انتخاب کند پس لازم نیست از بین چند گزینه به او پیشنهاد انتخاب بدهید. البته نیازی هم به دستور دادن نیست. میتوانید خواسته خودتان را در قالب ترکیبی از راهنمایی های روشن و واضح، مشارکت دادن و همینطور تحسین و تعریف بیان کنید. مثلا "لطفا بیا جورابهات رو پات کنیم. حالا جورابهات رو بکش بالا. آفرین. حالا واسه مامان کفشهات رو پات کن".
چانه زدن و معامله کردن هم مثل پیشنهاد کردن گزینه های متعدد بی فایده است. مثلا به بچه میگویید"اگر 5 قاشق دیگه بخوری بهت شکلات میدم". بچه یه قاشق میخورد، نق نق میکند، شما خوشحالید که یک قاشق بیشتر خورده پس با او چانه میزنید که بعد از دو قاشق شکلاتش را میگیرد. اما بچه الان شکلاتش را میخواهد و جیغ و نق نقش شروع میشود. در نهایت فقط با یک قاشق بیشتر شکلات را میگیرد. یادتان باشه اغلب در چنین معامله هایی بچه ها برنده میشوند!